تاجری چهار رفیق صمیمی داشت .از میان آنها رفیق چهارم در نزدش از همه محبوب تر بود .تاجر با خریدن هدایای فراوان به او دوستیش را به او اثبات می کرد وبا احترام زیادی با وی رفتار می نمود.او بهترین هرچیز را برای این دوستش کنار می گذاشت.
تاجر رفیق سومش راهم دوست داشت چنان که همه جا به داشتن چنین رفیقی افتخار می کرد و همواره اورا به دیگران نشان می داد اما درسی در دلش بود که مبادا این رفیقش اورا ترک کرده و به دنبال دوستی با کسی دیگر برود.
⚪️رفیق دوم تاجر خیلی قابل اعتماد و صبور بود تاجر هرگاه با مشکلی روبه رو می شد به سراغ او می رفت اوهم به تاجر اعتماد به نفس می داد و موجب دل گرمی او می شد.
⚫️رفیق اول تاجر هم بسیار وفادار بود اما مرد تاجر به ندرت به او توجه می کرد وجواب محبت هایش را می داد.

ادامه مطلب

این داستان واقعی زندگی همه ماست

تاجر ,رفیق ,اورا ,روبه ,هرگاه ,مشکلی ,می داد ,می کرد ,به او ,می شد ,او می

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ارزان کده shahinsalehi663 زندگانی چشمه ایست جاری وب سایت شخصی مجتبی صادقی Sarah مربای کاج! مجله خبری برنامه‌نویسی پایتون ganjur مطالب اینترنتی تدریس خصوصی